از اونوریا بخاری ساطع نمیشه
بپرین برین انجام بدینشون ببینم
توقع دارم این وب دگ 5 تا ازش بیرون بیاد :||
از اونوریا بخاری ساطع نمیشه
بپرین برین انجام بدینشون ببینم
توقع دارم این وب دگ 5 تا ازش بیرون بیاد :||
الکی اینکه کسی ک رهاتون کرده لایقتون نبوده رو بهونه نکنید...
شاید واقعا آدم غیرقابل تحملی هستید و اون ترجیح داده بره تا راحت بشه 🤝
Hoony
میشه بیای بم بگی کی ای ؟
من..فق میخوام حلش کنم...میخوام فق جبران کنم...
لطفا..
من متاسفم..
من خیلی حسه بدی دارم...
میشه هرکی براش مهمم زیر این پست بگع ؟ حس میکنم واقن باید ادمارو از هم جدا کنم..
میخواسم صب کنم بیشتر بگذرع
بات نمت کنترل کنم خودمو
میشه بگین چ باعث شدع از دسم ناراحت شین ؟
ناشناس بیاین خواسین...
ی پستی بود...میگف اگ از دسم ناراحت یا دلخورین لایک کنین
خب...؟
در اولین روزهای فروردین سال جاری زنی نوزاد دختر ۱۷ ماههاش را که بهشدت بدحال بود به بیمارستان رساند و درخواست کمک کرد. این زن به پزشکان گفت دخترش را برای چند ساعتی پیش شوهرش گذاشته و وقتی برگشته متوجه شده که بچه حالش خوب نیست.
او توضیح داد: دخترم خیلی بیقرار بود، هر کاری کردم آرام نشد. بعد از چند ساعت تب شدیدی کرد و من او را به بیمارستان آوردم. وقتی پزشکان نوزاد ۱۷ ماهه را بررسی کردند متوجه حادثه وحشتناکی شدند. آنها پی بردند کودک به طرز فجیعی مورد آزار قرار گرفته و دچار خونریزی شدید داخلی شده است. پزشکان بیمارستان با توجه به این اطلاعات پلیس را خبر کردند.
مادر نوزاد وقتی از سوی پلیس مورد پرسوجو قرار گرفت، گفت: به خاطر کار زیاد هیچ خریدی برای عید نکرده بودم. روز اول فروردینماه تصمیم گرفتم بیرون بروم و کمی خرید کنم. دخترم ساناز را پیش پدرش گذاشتم و بیرون رفتم، چند ساعت بعد برگشتم و دیدم بچه خیلی بیقرار است. بعد متوجه شدم بچه تب کرده است و او را به بیمارستان رساندم.
او درباره اینکه چه کسی فرزندش را مورد آزار و اذیت قرار داده است، گفت: من نمیدانم چه کسی این کار را کرده است، من بچه را پیش فرد غریبهای نگذاشتم، دخترم پیش پدرش بود.
پدر ساناز با توجه به حرفهای همسرش بازجویی شد. او در ابتدا منکر همه چیز شد، اما بعد مجبور به اعتراف شد و گفت: همسرم ساناز را به من سپرده بود، بچه داشت گریه میکرد و من نمیتوانستم آرامش کنم. لباسهایش را درآوردم، فکر کردم شاید گرمش باشد، اما باز ساناز آرام نشد. بعد آن کارها را انجام دادم، البته فکر نمیکردم باعث مرگش شوم. من از این رفتارم بسیار پشیمان هستم و خودم را به خاطر این کار نمیبخشم.
او در پاسخ به این سؤال که آیا زمان حادثه در منزل تنها بود گفت: من پنج فرزند دیگر هم دارم، اما آن روز بچهها همراه مادرشان بودند و من و ساناز در خانه تنها بودیم. با اعترافات این مرد، همسرش بهعنوان، ولی دم کودک ۱۷ ماهه درخواست اشد مجازات برای همسرش را کرد.
او گفت: من به جز ساناز پنج فرزند دیگر هم دارم. با همسرم آنها را بزرگ کردیم و من به همسرم اعتماد داشتم. اصلا فکر نمیکردم او چنین کاری بکند.
او پدر ساناز بود و من همیشه فکر میکردم باید به پدر کودکم اطمینان کنم. خودم را نمیبخشم که دخترم را پیش پدرش گذاشتم و با توجه به کاری که کرده است درخواست اشد مجازات را برای او دارم.
ساناز تهتغاری خانواده بود و مرگ او ضربه بزرگی به من زده است. این در حالی است که پزشکی قانونی در گزارش خود به دادسرا اعلام کرد ساناز به دلیل خونریزی داخلی و شدت جراحاتی که ناشی از کودکآزاری بیرحمانه و بسیار خشن بوده، جانش را از دست داده است و پرونده پزشکی او نشان میدهد تلاش زیادی برای نجات این کودک انجام شده، اما نتیجهبخش نبوده است.
"دخترک اسوده بخواب اما حواست باشد بدن ظریفت موجب تحریک گرگ های خوابیده در لباس گوسفند خانه تان نشود
این گرگ ها به بدن یک نوزاد هفده ماهه نیز رحم نکردند...تو که دیگر جای خود داری!"
:))))
با تمامه وجودم دلم میخواد بگم ازتون متنفرم..انسان...
لنت ب انسان بودن اگر شما انسانین!
کثافتا "]
مردان کشورم..افرادی ک از خیر کودک هفده ماهه ی خود نیز نمیگذرند :)))
اروم بخواب کوچولو
اروم بخواب
امیدوارم روحِ کوچولو و پاکت به آرامش برسه...
چیزی ک توی یک سال و پنج ماهگیت برای اشک ریختن ازت گرفته شد :)))