برام مهم نیست اگر باد بوزه یا بارون بباره و من زیرش باشم
اهمیتی نمیدم اگر نفس هام سنگین بشن
بهش فکر نمیکنم اگر بهم بگن مشکلاتم جدیه..
راسش...انقدر بی ارزش جلوه داده شدم..ک دیگه خودم یادم نمیاد ارزشی هم داشتم
من نمیدونم
از وقتی نیسی...دیگه کسی نیس ک بم یاداوری کنه باارزشم
و خب...من حافظه ی خوبی ندارم...
من یادمنمیاد ک باارزشم
و براممهم هم نیست
من فقط سردمه
سردمه و خوابم میاد
و فکر کنم...هیچی نمیتونه گرمم کنه
جز کسی ک باعث شد وجودم اروم اروم یخ بزنه..