اوکی ولی این خیلی حال بهم زنه که ما ادما انقدر تلاش میکنیم خودمون رو مریض جلوه بدیم و دکترها روی کوچیک ترین مشکلات اسم بیماری میذارن و به طور کلی باعث میشن همه ادما مریض ب نظر برسن!
همینطوری پیش بریم عادی ترین ادم ها هم مریض طلقی میشن..
بذارین ی حقیقتی بگم بهتون..حرفای هیچکدوم ازین دکترایی ک میگن من افسردمو باور ندارم..چون هیچکس از سلامتی روانی خودشون حبر نداره و این حال بهم زنه که به منه لعنتی برچسب میچسبونن
جز اون...اینکه ی سری چیزا باعث میشه دلم بخواد مازوخیسم داشته باشم یا ی لیتل باشم یا...خیلی ازارم میده
دست خودم نیست اما مثل اونا بودن زیادی خوبه و خب این داره نابودم میکنه..
مسخرست..هیچکس نمیفهمه چی دارم میگم..
چرا من باید دلم بخواد یه لیتل باشم..چرا کوچیک ترین چیزهارو انقدر بزرگ میکنم..
گاهی اوقات فکر میکنم اگر بیماری ها..گرایش ها..اسپیس ها و حتی کینک ها شناخته نمیشدن حالا همه چیز بهتر بود..
چون نه کسی تظاهر میکرد و میرید به همه ی اون جامعه (ال جی بی تی یا لیتل اسپیس یا هرچی)
نه کسی مثل منه احمق دلش میخواست مازوخیسم میداشت..
هرچند این فکرم احمقانست..چون اگر کشف نمیشدن کسایی ک گرایششون متفاوت یود یا توی ی اسپیس دگ بودن یا..خیلی اسیب میدیدن با بیمار طلقی میشدن..
چرا ادما انقدر احمقن ؟
نه میشه اطلاعات رو بهشون داد
نه میشه نداد..
خودم یکی از همون احمقام...یکی ازون احمقا که الان داره حسرت میخوره چرا کسی نیست که مراقبش باشه...خیلی احمقم خدا..
میدونم هیچکس نمیفمه حرفم چیه..و درکم نمیکنه..اما باشه محض اینکع فقط باشه..
و اینکه..دلیلی ندارم اما میخوام کامنتا باز باشن..شاید حتی واسه یدونه کامنت ؟