𝒆𝒗𝒆𝒓𝒚𝒕𝒉𝒊𝒏𝒈

بیزگیلی بلا بازی ^-^

نمد

وختی نبود انق دلتنگش نمیشدم...

اونموقه کامنتامو داشم..میخوندم..ی طوری بود انگا اونجاس

ال ندارمشون...شاید چون قرار بود جسور باشم ;)

و من...حالم ازین جسور بودن بهم میخوره...

ازینکه ندارمشون

ازینکه اون رفت..و من با مثلا (!) جسور بودنم اجازه دادم خاطراتشم برن..

متنفرم ازینکه برای اولین بار پیشنهاد خواهرم بهم اسیب زد..

ازینکه رها کردم...من آدمه رها کردن نیستم...من آدمه جسارت نیسم

من فقط میخوام توی پناهگاه امنم عشق بورزم و به آدما نگاه کنم که میان و میرن

نمیخوام با اونا هم مسیر شم

 

 

+ اینجور پستا اکثرن کامنتی ندارن...اگرم داشه باشن ب بحث مربوط نی پس ممولن کامنتاشونو میبندم...اما ایندفه میخوام باز بذارم..از پناهگاهاتون بگین..از جسارتایی ک ب خرج دادین 

۴ موافق

پناهگاهی ندرم..

جسارت که...:)

همه یه پناهگاه دارن..

فاک ب جسارت =")

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
می دونی چیــہ ؟
گورِ بابای دنیـا و آدماش
یـادت نره، تا وقتی اسم من یـادته
توی آغوشم یه جای خالی برات هست ღ
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان