ندانستیم و دل بستیم
نپرسیدیم و پیوستیم
ولی هرگز نفهمیدیم
شکار سایه ها هستیم
سفر با تو چ زیبا بود...
ب زیبایی رویا بود
نمیدیدیم و میرفتیم
هزاران سایه با ما بود :)
سکوتت را ندانستم
نگاهم را نفهمیدی
نگفتم گفتنی ها را
توهم هرگز نپرسیدی:)))))))
شبی که شام اخر بود... ب دست دوست خنجر بود
میان عشق و آینه... چ جنگ نابرابر بود..
چ جنگ نابرابری
چ دستی و چ خنجری
چ قصه ی محقری
چ اول و چ اخری...
در ان هنگامه ی تردید
در ان بن بست بی امید
در ان ساعت ک باغ عشق
ب دست باد پرپر بود :)
در ان ساعت هزاران سال.. ب یک لحظه برابر بود
شب اغاز تنهایی... شب پایان باور بود؛)))
+ فکر میکنم اعتیادم ب این بشر و اهنگای لعنتیش تا ابد با من باشه..
میدونین فرق اینه... فرق بین دو نفر
هردو خواننده... یکیشون سازمان ترک اعتیاد داره... یکی مواد مخدر تولید میکنه ؛)))))
توی نسل ما... اونی ک تولید مواد مخدر تولید میکنه.... طرفدارش ده برابر کسیه ک سازمان ترک اعتیاد داره :))))))))